ناپدری سیاه در حالی که همسر در خانه سکسپیرزنها نیست ، دختر ناتنی می خوابد
یک مرد سیاه پوست با یک زن سفید پوست زیبا که قبلاً یک دختر داشت ، ازدواج کرد. او بلافاصله منحرف را دوست دارد و نمی تواند جایی برای خودش پیدا کند ، بنابراین می خواهد او را لعنتی کند. وقتی آنها تنها بودند ، او به راحتی پوره جوان را اغوا کرد و به او اجازه داد که دستگاه سیاه خود را مک کند. ناپدری سیاه پس از لذت بردن از نوازش های کلامی سکسپیرزنها ، ناپدری را ناپدری کرد در حالی که همسرش در خانه نبود بنابراین او را نشناخت.