اغواگر جوان از دوست قدیمی پدرش برای رابطه جنسی پیرزن سوپر تشکر می کند
پیرمرد از دخترش خواست كه به همسایگان برود و از او خواست كه در ساخت و ساز به آنها كمك كند. او پاسخ داد و به بهترین شکل ممکن کمک کرد ، اما هیچ کاری با او پرداخت نشد. سپس اغواگر جوان به تنهایی در کنار او ماند و از دوست قدیمی پدرش به دلیل پیرزن سوپر رابطه جنسی تشکر کرد. او کیفی خروس خود را می خورد و دوباره به زندگی باز می گردد و تبدیل به سنگ می شود و پس از آن به کلاه خود می رسد.