دوست دختر و پیرزنسکس نامادری لعنتی.
در حین غروب در اتاق خواب بین بلوند و دوست پسر او سیری ناپذیر ، یک اتفاق بسیار جالب رخ می دهد: نامادری وارد اتاق می شود و همه چیز را اسیر می کند! او به آنها می پیرزنسکس پیوندد ، عشق ورزیدن به این سه نفر را شروع می کند ، به عشق و پیوند با یکدیگر.