نامادری ریش را اذیت می پیرزن سوپر کند.
کشاورز ناپدری و ریشو جوان که باید جدا از پدر زندگی می کرد ، خود را در خانه به تنهایی پیدا کرد. و زن چاره ای جز فریب دادن مرد فقیر پیدا نکرد ، با یک نگاه ناخوشایند در اتاق خواب به مرد افتاد. پیرزن سوپر و بعد خیلی خسته شد.