انگشتان سکسپیرزن فرفری در جنگل.
این زن زیبا با مو مجعد ، یک افسانه خیالی خوانده است و حالا او نشسته است ، منتظر پادشاه جنگل است ، که او را سکسپیرزن لعنتی کند. کوتی استمناء می کند ، با انگشت کلیه های هیجان زده اش. او با خوشحالی از فرصتی برای اثبات خود به آرامی شاد می شود و آرزو می کند انگشتان خود را در بیدمشک بیدار کند.